صوت ظریف بایدها و نبایدها، جلیل آقامحمدی همدانی
به نام خدا... صوت ظریف بایدها و نبایدها.. مدتی است که فضای رسانه ای کشور به خاطر سخنان وزیر امورخارجه کشورمان ملتهب گشته و دو جناح مخالف و موافق را به واکنش وا داشته است. ظریف مدعی است که دیپلماسی فدای میدان شده است. و حامیان دولت تدبیر و امید نیز بر این ادعا پافشاری می کنند.. در این جا سوالاتی مطرح می شود که بهتر است این اشخاص پاسخ دهند. همه ما کم و بیش می دانیم که طی سالهای اخیر ،گروهی در کشورهای عراق و سوریه پرچم مخالفت با غیر از تفکر خود را بلند کرده و پرچم حکومتی خودخوانده به نام دولت اسلامی عراق و شامات را بر زمین کوبیدند.اما نه با مذاکره و صندوق رای و مردم سالاری بلکه با شمشیرهای آخته و سلاح های به روز که اهدایی استکبار و برخی کشورهای مرتجع منطقه بود سعی در تحمیل این حکومت به مردم این کشورها داشتند. با هجوم یکپارچه این گروهک ها که بیش از صد گروه کوچک و بزرگ را شامل می شد به هر آنکه در مقابل آنان دفاع کند یا بی طرف باشد حکم به سلاخی داده و به بدترین شکل ممکن مردم بیگناه را از دم تیغ می گذراندند و مهم نبود افراد شیعه باشند یا سنی، کرد باشند یا مسیحی، ارمنی باشند یا ایزدی. هرکسی چون دواعش فکر نکند و خون شیعیان و سایر ادیان خداجو را مباح نداند باید در آتش سوزانده و یا در قفس های آهنی در آب غرق شود. و یا به طور دسته جمعی چونان دانشجویان افسری نیروی هوایی عراق تیرباران گردند. تمام مراکز دولتی باید با سرهای بریده تزئین شوند و میادین شهرها و روستاها محلی برای نمایش جلادهای داعشی باشد تا مردم نظاره کنند قطع گردن با یک ضرب را...!! در چنین فضای نفس گیری عقل سلیم انسان را به چه حرکتی حکم می کند؟ مقابله و مبارزه یا مذاکره؟! آیا می شود با چنین دشمنانی که فکر و روحشان تسخیر شیاطین شده است و به امید واهی شهادت و زیارت رسول مکرم اسلام (ص) با خون بیگناهان صورت خضاب می کنند و کشتن چندین شیعه را رستگاری مطلق می دانند می شود مذاکره کرد؟ آیا فکر و اراده ی اشخاصی که در مدارس وهابیت سالهای طولانی مشق انتقام و خونخواهی شیطانی کرده اند اجازه می دهد چون ظریفی با آنان از دیپلماسی سخن بگوید؟! همه جریانهای موافق و مخالف و بی طرف به خوبی در این چند سال به این نتیجه رسیدند که گروهک های تروریستی نظیر داعش و امثالهم با واژه ای به نام مذاکره و دیپلماسی بیگانه اند و مردان میدان باید جواب آنها را در میادین نبرد بدهند. این است که سربازی چون سیدالشهدای محور مقاومت، بایستی کمر همت به نابودی اشرار ببندد و با یاران آخرالزمانی جان بر کف گرفته و با وحشی ترین سلفیها پنجه درپنچه شوند. جان دهند در راه رضایت حق تعالی و گلوی دیو صفتان ملحد را بفشارند تا آزادی به ارمغان آورند برای مردم مظلوم سوریه و عراق و... آری جناب وزیر!! قربانی شدن را اولویت ها مشخص می کنند. در روزگاری که خنجر خصم بی گناهان را تهدید به نابودی می کرد مجال مذاکره برای برجام و معاهدات این چنینی نبود زیرا اگر مردان میدان نیز چون شما تفکری منفعل و غیر جهادی داشتند تروریست های تکفیری اجازه اجرای قرارداد های ترکمنچای را نمی دادند و باید زیر چکمه های سلفی های خونخوار از خواب بیدار می شدیم وجان و مال و ناموس خود را به آنان هدیه می کردیم. از این دست حکایت ها بسیار است. فرصتی می طلبد تا پای خاطرات مدافعان حرم و امنیت بنشینید تا متوجه قیمت خدمات مردان خدا در میادین نبرد شوید. در میان کاخ های مجلل سران غرب که اطرافشان را صدها نیروی نظامی قرق کردهاند. و هواپیماهایی که به برکت خون پاک مدافعان امنیت به محلی امن و دفاتری که به خون پاک مسئولین انقلابی آغشته است. خطری شما را تهدید نمی کند که قدر زر نمی دانید و گوهر نمی شناسید. اللهم عجل لولیک الفرج محمدی همدانیبه نام خدا... صوت ظریف بایدها و نبایدها.. مدتی است که فضای رسانه ای کشور به خاطر سخنان وزیر امورخارجه کشورمان ملتهب گشته و دو جناح مخالف و موافق را به واکنش وا داشته است. ظریف مدعی است که دیپلماسی فدای میدان شده است. و حامیان دولت تدبیر و امید نیز بر این ادعا پافشاری می کنند.. در این جا سوالاتی مطرح می شود که بهتر است این اشخاص پاسخ دهند. همه ما کم و بیش می دانیم که طی سالهای اخیر ،گروهی در کشورهای عراق و سوریه پرچم مخالفت با غیر از تفکر خود را بلند کرده و پرچم حکومتی خودخوانده به نام دولت اسلامی عراق و شامات را بر زمین کوبیدند.اما نه با مذاکره و صندوق رای و مردم سالاری بلکه با شمشیرهای آخته و سلاح های به روز که اهدایی استکبار و برخی کشورهای مرتجع منطقه بود سعی در تحمیل این حکومت به مردم این کشورها داشتند. با هجوم یکپارچه این گروهک ها که بیش از صد گروه کوچک و بزرگ را شامل می شد به هر آنکه در مقابل آنان دفاع کند یا بی طرف باشد حکم به سلاخی داده و به بدترین شکل ممکن مردم بیگناه را از دم تیغ می گذراندند و مهم نبود افراد شیعه باشند یا سنی، کرد باشند یا مسیحی، ارمنی باشند یا ایزدی. هرکسی چون دواعش فکر نکند و خون شیعیان و سایر ادیان خداجو را مباح نداند باید در آتش سوزانده و یا در قفس های آهنی در آب غرق شود. و یا به طور دسته جمعی چونان دانشجویان افسری نیروی هوایی عراق تیرباران گردند. تمام مراکز دولتی باید با سرهای بریده تزئین شوند و میادین شهرها و روستاها محلی برای نمایش جلادهای داعشی باشد تا مردم نظاره کنند قطع گردن با یک ضرب را...!! در چنین فضای نفس گیری عقل سلیم انسان را به چه حرکتی حکم می کند؟ مقابله و مبارزه یا مذاکره؟! آیا می شود با چنین دشمنانی که فکر و روحشان تسخیر شیاطین شده است و به امید واهی شهادت و زیارت رسول مکرم اسلام (ص) با خون بیگناهان صورت خضاب می کنند و کشتن چندین شیعه را رستگاری مطلق می دانند می شود مذاکره کرد؟ آیا فکر و اراده ی اشخاصی که در مدارس وهابیت سالهای طولانی مشق انتقام و خونخواهی شیطانی کرده اند اجازه می دهد چون ظریفی با آنان از دیپلماسی سخن بگوید؟! همه جریانهای موافق و مخالف و بی طرف به خوبی در این چند سال به این نتیجه رسیدند که گروهک های تروریستی نظیر داعش و امثالهم با واژه ای به نام مذاکره و دیپلماسی بیگانه اند و مردان میدان باید جواب آنها را در میادین نبرد بدهند. این است که سربازی چون سیدالشهدای محور مقاومت، بایستی کمر همت به نابودی اشرار ببندد و با یاران آخرالزمانی جان بر کف گرفته و با وحشی ترین سلفیها پنجه درپنچه شوند. جان دهند در راه رضایت حق تعالی و گلوی دیو صفتان ملحد را بفشارند تا آزادی به ارمغان آورند برای مردم مظلوم سوریه و عراق و... آری جناب وزیر!! قربانی شدن را اولویت ها مشخص می کنند. در روزگاری که خنجر خصم بی گناهان را تهدید به نابودی می کرد مجال مذاکره برای برجام و معاهدات این چنینی نبود زیرا اگر مردان میدان نیز چون شما تفکری منفعل و غیر جهادی داشتند تروریست های تکفیری اجازه اجرای قرارداد های ترکمنچای را نمی دادند و باید زیر چکمه های سلفی های خونخوار از خواب بیدار می شدیم وجان و مال و ناموس خود را به آنان هدیه می کردیم. از این دست حکایت ها بسیار است. فرصتی می طلبد تا پای خاطرات مدافعان حرم و امنیت بنشینید تا متوجه قیمت خدمات مردان خدا در میادین نبرد شوید. در میان کاخ های مجلل سران غرب که اطرافشان را صدها نیروی نظامی قرق کردهاند. و هواپیماهایی که به برکت خون پاک مدافعان امنیت به محلی امن و دفاتری که به خون پاک مسئولین انقلابی آغشته است. خطری شما را تهدید نمی کند که قدر زر نمی دانید و گوهر نمی شناسید. اللهم عجل لولیک الفرج محمدی همدانی